ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

حضرت زینب

روایت شده است که حضرت زینب (س) و همراهان، کنار قبر مادرشان زهرا(س) (یعنى حدود و سمت قبر آن حضرت) رفتند. در آن جا نیز شیون به پا شد، زنان و مردان مدینه ، آن چنان مى گریستند که گویى محشر شده است.
امام حسین (ع) هنگام دیدار ، به احترامش از جا برمی خاست . زینب کبری ، از جدش رسول خدا و پدرش امیرالمؤ منین و مادرش فاطمه زهرا علیها السلام حدیث روایت کرده است
یکم: این که در کلام اسلامى گفته مى شود پیامبران و ائمه (ع) معصوم اند و از عصمت دیگران سخنى گفته نمى شود بدین معنا است که عصمت ایشان با ادله عقلى یا نقلى اثبات شده است ولى عصمت دیگران با ادله عقلى یا نقلى اثبات نشده است. پس پیامبران و امامان (ع) هم واقعاً معصوم اند و هم عصمت آنان براى ما ثابت شده است.
«اردیبهشت اتفاق افتاد»؛ روایتی است از زندگی سرتاسر مجاهدانه روحانی مدافع حرم شهید حجت‌الاسلام مجید سلمانیان. انسان بی‌قراری که هر کجا می‌رود شور و اشتیاق و کار و تلاش و حرکت و خروش می‌آفریند.
حضرت زینب (سلام ‌الله‌ علیها) شاگرد مکتب علی و فاطمه(علیهماالسلام) است. شاگردی که بر قله ‌های انسانیت ایستاده است
بیان سخنان و خطبه های عالمانه و همراه با استدلال به آیات قرآن کریم، در  بازار کوفه و مجلس عبیدالله زیاد و دربار یزید از سوی زینب(ع) هر یک شاهدی بر توانایی علمی و دانش آن بزرگوار است. اضافه بر این زینب مقام بیان روایت و حدیث را که از ویژگیهای افراد آگاه و بلند مرتبه است دارا بوده و گواه دیگر مقام علمی اوست.
هنگامى که زن غساله ، بدن رقیه (س ) را غسل مى داد، ناگاه دست از غسل کشید، و گفت: سرپرست این اسیران کیست؟حضرت زینب(س) فرمود: چه مى خواهى؟غساله گفت : این دخترک به چه بیمارى مبتلا بوده که بدنش کبود است؟حضرت زینب (س ) در پاسخ فرمود: اى زن ! او بیمار نبود؛ و این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه هاى دشمنان است
در اسناد صحیح و معتبر روایت شده است : که زبیده دختر سه ساله امام حسین (علیه السلام ) از روزى که دست جفاى کافران و از خدا بى خبران ، بر صورت لطیف و کودکانه اش سیلى نواخت ، و از محبت پدر و نوازش پدرانه دور ماند، با قیافه اى ماتم زده شب و روز را با گریه مى گذراند، و از بازماندگان بر غم تمام محبتها و نوازشها، پدرش را جستجو مى کرد، و مى پرسید: که پدر ب ...
روستای «راویه» ـ در حوالی دمشق ـ اکنون وسعت یافته و به آن منطقه «سیده زینب» می گویند
یزید با دیدن اوضاع نابسامان شام، آزادگان را در خرابه ای جای داد که سقفی نداشت و دیوار آن ترک برداشته بود، به گونه ای که اهل بیت «علیهم السلام» می ترسیدند دیوار بر سرشان خراب شود. روزها از شدت گرما و شب ها از سوز سرما، در آن خرابه آرامش نداشتند و تشنگی و گرسنگی، آن ها را تهدید می کرد.
پیشخوان